مقدمه
پیشرفتهای که درعرصه ای علمی صورت می گیرد ناگزیر موجب توسعه ای حقوق می گردد،یکی از مهمترین پیشرفتهای که درقرون اخیر صورت گرفته است،موجب راه یابی سفینه¬های فضایی ودر نهایت انسان به فضاشده است.
شوروی سابق اولین کشوری بو که توانست سفینه فضایی رابه نام اسپوتنیک رابه فضا پرتاب نماید وبعد ایالات متحده امریکا بااکسپلورر خود به این مهم دست یافت وحدود دوازده سال بعد از اولین پرتاب، اولین انسان توانست توسط همین کشور به فضا راه یابد.
این پیشرفتهای علمی موجب گردیده که معاهدات مختلفی دررابطه با فضا منعقد گردد با این وجود هنوز نیازبه معاهدات مختلفی دراین زمینه وجود دارد.
این تحقیق درپی بررسی اصول حقوقی حاکم بر فضای ماورای جو وکرات اسمانی می باشد تا اصولی راکه در این رابطه وجود داردرا به روشنی بیان نماید.
حقوق فضا
سیرتکاملی قواعد حقوق فضا
موضوع تدوین نظام حقوقی حاکم بر فضای ماورای جو چند سال پس از پایان جنگ جهانی دوم زمانی که نخستین قمر مصنوعی اتحاد شوروی (سابق) به نام «اسپوتینگ » در اکتبر 1957 به فضا پرتاب شد، مطرح شد. پس از آن، نخستین قمر آمریکا«اکسپلورر » در 31 ژانویه 1958 به فضا پرتاب شد. در 20 ژوئیه 1969 نیز فضانوردان آمریکایی به کره ماه را یافتند .
از پرتاب نخستین قمر مصنوعی در 1957 تا 1976 فعالیت های فضایی بشر بسیار چشمگیر بوده است به طوری که تعداد سفاین و وسایل فضایی پرتاب شده در این دو دهه از 2000 وسیله تجاوز می کند .
جالب توجه است که ضمن پرتاب سفاین، ماهواره¬ها و موشک¬ها از فراز کشورهای مختلف، هیچ یک از آنها به پرتاب این وسایل اعتراض نکرده و چنین اقداماتی را مغایر با «حاکمیت» کشورها ندانسته¬اند. عدم اعتراض کشورها سبب شد تا «اصل آزادی فضا» به عنوان یکی از قواعد بنیادین حقوق فضا مورد شناسایی قرار گیرد .
شکل¬گیری قواعد حقوق فضا را از لحاظ تاریخی به چهار مرحله می¬توان تقسیم کرد:
مرحله اول، با صدور قطعنامه¬ها و اعلامیه¬های مجمع عمومی سازمان ملل متحد، آغاز شد، به عبارت دیگر، نخستین گام در جهت تدوین قواعد حقوق فضا توسط مجمع عمومی برداشته است. مجمع عمومی، یک ماه پس از پرتاب اسپوتنیک توسط شوروی، ضمن صدور قطعنامه¬ای در 14 نوامبر 1957 خطرات استفاده نظامی از قلمرو فضایی را یادآور شد و اعلام کرد: پرتاب اشیا به فضا باید صرفاً برای مقاصد صلح¬جویانه صورت گیرد.(قطعنامه شماره 1148 مصوب 14 نوامبر 1957). یک سال بعد، مجمع عمومی با صدور اعلامیه¬ای مبادرت به تأسیس «کمیته سازمان ملل برای استفاده صلح¬آمیز از فضا» کرد(اعلامیه شماره 1348 مصوب 13 دسامبر 1958). در سال 1961 نیز قطعنامه¬ای مبنی بر شناسایی اصل آزادی فضا از تصویب مجمع عمومی سازمان ملل گذشت (قطعنامه شماره 1721 مصوب 20 دسامبر 1961). و بالاخره در این مرحله، قطعنامه راجع به «منع پرتاب سفاین فضایی حامل سلاح¬های هسته¬ای و دیگری سلاح¬های مخرب دسته¬جمعی » مورد تصویب مجمع عمومی قرار گرفت(قطعنامه شماره 1884 مصوب 17 اکتبر 1963).
مرحله دوم که سال¬های 1967 تا 1979 را در برمی¬گیرد به انعقاد پنج معاهده از جانب مجمع عمومی سازمان ملل متحد منجر شد:
1- کنوانسیون راجع به اصول حاکم بر فعالیت¬ دولت¬¬ها در امر کاوش و استفاده از فضای ماورای جو، مصوب 27 ژانویه 1967.
2- موافقتنامه راجع به نجات و بازگشت فضانوردان و اعاده اجسام پرتاب شده به فضای ماورای جو، مصوب 22 آوریل 1968.
3- کنوانسیون راجع به مسئولیت بین¬المللی در مورد خسارات ناشی از اجسام فضایی، مصوب 29 مارس 1972.
4- کنوانسیون راجع به ثبت اشیای پرتاب شده به ماورای جو، مصوب 12 نوامبر 1974.
5- موافقتنامه راجع به فعالیت دولتها در ماه و سایر کرات آسمانی، مصوب 5 دسامبر 1979.
مرحله سوم تدوین قواعد حقوق فضا (1986- 1979) را مرحله «رکود قانونگذاری فضایی» می¬توان توصیف کرد زیرا در این مقطع تاریخی اختلاف نظر بن کشورهای توسعه¬یافته صنعتی در این زمینه به طور محسوس و مشهودی بروز کرده بود. به همین علت، در این دوران فقط دو قطعنامه در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به تصویب رسید:
قطعنامه راجع به «اصول حاکم بر پخش برنامه¬های ماهواره¬ای »(1972) و قطعنامه راجع به «سنجش از راه دور ماهواره¬ای » (1986).
مرحله چهارم(از 1986 به بعد) دارای مشخصات خاصی است که آنها را به موارد زیر می¬توان خلاصه کرد: خصوصی¬سازی و تجاری کردن فعالیت¬های فضایی، پیدایش سازمانهای جدید فضایی، تقویت همکاری کشورهای در حال توسعه در زمینه فعالیت¬های فضایی و... لازم به ذکر است که در این مرحله تاکنون قواعد حقوقی قابل توجهی در ارتباط با قلمرو فضایی و فعالیتهای مربوط به وضع نشده است
مقررات بین المللی حاکم بر فضا
مهمترین مقررات بین¬المللی حاکم بر ماورای جو یا فضا عبارتند از:
1)اعلامیه 1148 مورخ 14 نوامبر 1957 مجمع عمومی سازمان ملل متحد، مربوط به کاهش تسلیحات که در آن خطرات نظامی ناشی از بهره¬برداری از فضا را یادآور شده است؛
2)اعلامیه 1348 مورخ 13 دسامبر 1958 مجمع عمومی سازمان ملل متحد در مورد تأسیس کمیته¬ای وابسته به مجمع عمومی، به نام «کمیته خاص استفاده صلح¬آمیز از فضای ماورای جو»؛
3)اعلامیه 1721 مورخ 20 دسامبر 1961 مجمع عمومی سازمان ملل متحد در زمینه اصل آزادی فضا؛
4)اعلامیه 1884 مورخ 17 اکتبر 1963 مجمع عمومی سازمان ملل متحد در خصوص منع پرتاب و گردش سفاین حامل سلاحهای هسته¬ای و دیگر سلاحهایی که قدرت تخریبی عظیم دارند؛
5)عهدنامه مورخ 1963 در زمینه منع آزمایشهای هسته¬ای در جو، ماورای جو و زیردریاها؛
6)موافقت¬نامه میان ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی (سابق) در تأیید اعلامیه 1884 فوق¬الذکر؛
7)اعلامیه 1962 مورخ 13 دسامبر 1963 مربوط به اصول حقوقی حاکم بر فعالیتهای کشورها در کاوش و بهره¬برداری از فضای ماورای جو، کره ماه و دیگر کرات آسمانی؛
8)عهدنامه مورخ 27 ژانویه 1967 در مورد اصول یادشده فوق که به موجب اعلامیه 2222 در 19 دسامبر 1966 به تصویب مجمع عمومی رسیده بود؛
9)موافقتنامه¬های مورخ 22 آوریل 1968 مربوط به نجات فضانوردان، بازگرداندن فضانوردان و اجسام فضایی پرتاب شده به فضای خارج از جو. این موافقت¬نامه¬ها که طبق اعلامیه 2345، به تاریخ 19 دسامبر 1967 به تصویب مجمع عمومی رسیده بود، از 3 دسامبر 1968 به مرحله اجرا درآمده است؛
10)عهدنامه مورخ 29 مارس 1972 در خصوص مسولیت بین¬المللی برای خسارات ناشی از اجسام فضایی. این عهدنامه قبلاًٌ در 29 نوامبر 1971 به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل متحد رسیده بود؛
11) عهدنامه مورخ 1974 مجمع عمومی سازمان ملل متحد در خصوص ثبت اشیای پرتاب شده به ماورای جو؛
12) موافقت¬نامه حاکم بر فعالیتهای کشورها در کره ماه و دیگر اجرام آسمانی، موسوم به «معاهده کره ماه» مورخ 5 دسامبر 1979 مجمع عمومی سازمان ملل متحد .
اصول اساسی حاکم بر حقوق فضا
تعریف فضای ماورای جو و تعیین حدود آن
تعریف فضای ماورای جو و تعیین حدود آن از عمده¬ترین مسایلی است که حقوق فضا با آن روبرو است زیرا هیچ¬یک از معاهدات بین¬المللی حتی کنوانسیون 1967 راجع به اصول حاکم بر فعالیت دولتها در امر «کاوش و استفاده از فضای ماورای جو» قاعده¬ای را درباره حد فاصل «قلمرو هوایی» و «قلمرو فضایی» وضع نکرده است.
البته چندین پیشنهاد در مورد حد داخلی قلمرو فضایی ارائه شده است. برخی از نویسندگان مانند «فون کارمن » و «هالی » با تکیه بر معیارهای علمی نقطه آغازین قلمرو فضایی را نقطه¬ای دانسته¬اند که از آن پس «پروازهای هواپیمایی» امکان¬پذیر نیستند. این نقطه، در حال حاضر در حدود 83 کیلومتری زمین است. لازم به ذکر است که این پیشنهاد تحولات تکنولوژی هوانوردی را در نظر نگرفته است. و چه بسا در زمانی نه چندان دور ارتفاع پروازهای هواپیمایی به چندین برابر برسد و بدین ترتیب حد فاصل قلمرو هوایی و قضایی با پیشرفت صنعت هوانوردی دایماً در حال تغییر خواهد بود.
برخی از نویسندگان نیز حد فاصل قلمرو هوایی و فضایی را «حداقل ارتفاع مدار ماهواره» پیشنهاد کرده¬اند که این پیشنهاد عملی¬تر و دقیق تر از پیشنهاد پیشین به نظر می رسد.
برخی نیز پیشنهاد کرده¬اند که بین قلمرو هوایی و فضایی، منطقه¬ای مانند«منطقه نظارت» (همان¬گونه که در قلمرو دریایی وجود دارد) در حد فاصل 80 تا 240 کیلومتری زمین بوجود آید. طبق این پیشنهاد، در فاصله کمتر از 80 کیلومتر دولت از حق حاکمیت برخوردار است و در بالاتر از 240 کیلومتر آزادی فضا حکمفرما خواهد بود و در فاصله 80 تا 240 کیلومتری دولتها از برخی صلاحیتها به منظور نظارت بر آن منطقه برخوردار می¬شوند و بالاخره، گروهی دیگر قائل به تعیین حد مرزی بین قلمرو هوایی و فضایی نبوده، بلکه «نوع و ماهیت فعالیت» را ملاک عمل قرار می¬دهند. به زعم این گروه «فعالیت هوایی» و «فعالیت فضایی» را باید از یکدیگر تمیز داد و فعالیت اول را تابع مقررات حقوق هوایی و فعالیت دوم را تابع مقررات حقوق فضا دانست
اصول اساسی حاکم بر حقوق فضا
اصل اول : آزادی تجسسات و استفاده از فضای ماوراء جو و کرات آسمانی
در معاهده 27ژانویه 1967ذکر شده است که: "تحقیقات و استفاده از فضا یعنی ماه و دیگر کرات آسمانیباید بنفع تمام ممالک دنیا و بدون توجه به موقعیت و توسعه اقتصادی و اجتماعی آنها باشد و بعنوان قلمرو حاکمیت تمام بشر محسوب گردد".
"فضای ماوراء جو که شامل ماه و دیگر کرات آسمانی است باید برای تجسس و استفاده رایگان و بدون هیچ نوع تبعیضی در اختیار تمام ملل برمبنای تساوی و برطبقحقوق بین الملل قرار گیرد و دسترسی بتمام نواحی از کرات آسمانی آزاد باشد".
ماده 1 این عهدنامه مقررمی دارد: "تجسسات علمی در فضا یعنی ماه و کرات دیگر باید آزاد باشد و ملل باید در تسهیلو تشویق همکاری بین المللی در چنین تجسساتی کوشا باشند".
این درخواست که تجسسات و استفاده از فضا و کرات باید برای نفع و استفاده تمامممالک باشد بخصوص بسیار مهم است.برای تجسسات و استفاده از فضا ملل باید در درجهاول به این اصل توجه داشته باشند.مهمتر آنکه مقصود از کلمه«تجسس»تحقیقات و فعالیتهای علمی بمنظور کشف اسرار عالم است.پژوهشهای علمی راه را برای استفاده عملی از فضاء ماوراء جو و کرات آسمانی هموار میسازد.
اصل دوم : منع تصاحب،تملک وتصرف فضا
ماده 2 عهدنامه1967 مقرر می دارد"ماوراء جو که شامل ماه و دیگر کرات آسمانی است چه از طریق استفاده،و چه از طریق ادعای مالکیت و چه از طریق اشغال و یا هر نوع تصرفات دیگر اختصاص به هیچ ملتیندارد".
بنابراین هر¬امکانی را که موجب تصاحب ماه و دیگر کرات توسط ملل،افراد،و یا شرکتها شود مانع میگردد و از نقطهنظر حقوق فضا فروش اراضی در کرات آسمانی توسط شرکتهای مستغلاتی چنانکه در بعضی ممالک صورت گرفته است مطلقا غیرمجاز است.
براساس گزارش مطباعات خارجی متجاوز از 4500 نفر از اتباع ممالک متحدهامریکا تا آخر سال 1965 اراضی در ماه را با نرخ هکتاری یک دلار خریداری کردهاند، نرخ سهام این شرکتها که به این قبیل معاملات اشتغال دارند در بورس دیده میشود و هر موفقیتیکه در تحقیقات فضائی کسب میشود افزایش نرخ سهام را نشان میدهد.در ژاپن بازرگانیجسور اقدام به فروش اراضی مریخ کرد.
اصل سوم : اکتشا¬ف و استفاده از فضا و کرات آسمانی برطبق اصول اسا¬سی حقوق بین الملل
در پیمان فضا چنین مقرر شده است که:"دول در اکتشاف و بهرهبرداری از فضا یعنیماه و کرات دیگر آسمانی برطبق حقوق بین المللی که شامل منشور سازمان ملل میگردد برایحفظ صلح و امنیت جهانی و توسعه و پیشرفت همکاری و تفاهم بین المللی خود را ادامه دهند".
اصول اساسی(عمومی)حقوق بین الملل باید در مورد روابط بین دول که در ضمنتحقیقات فضائی آنان بوجود میآید با توجه به مشخصات و فعالیت آنها در فضا و کرات آسمانیبکار برده شود.این مشخصات در مقررات حقوقی بین الملل منعکس شده است،بعنوان مثالاصل مربوط به منع تصرف و تخصیص ملی فضا و کرات آسمانی را میتوان نام برد.این اصل قلمرو فضائی ماوراء جو را اساسا از قلمرو فضای جو که بدول تعلق دارد و تحت تسلط انحصاری خود از آن بهره میبرند مجزا میسازد.همین اصل در مورد کرات آسمانی نیز صادق است بنابراینبه اصل حاکمیت سرزمینی دولتها که طبق مقررات حقوق بین الملل پذیرفته شده است،در مورد کرات آسمانی نمیتوان استناد کرد.
اصل چهارم : غیر نظامی کردن نسبی فضا
عهدنامه 1967بین کره ماه ودیگر کرات اسمانی از طرفی وفضای ماورای جو به معنی دقیق کلمه از طرف دیگر، فرق گذاشته است. ماده 4این عهدنامه به طور کامل مربوط به بهره برداری مسالمت آمیز ازکره ای ماه ودیگر کرات اسمانی است و ایجاد استحکامات تاسیسات نظامی آزمایش های سلاح های مختلف واجرای هرگونه عملیات نظامی را درکرات مذکور منع کرده است اما در مورد فضای ماورای جو الزام به بهره برداری مسالمت امیز ازفضا هنوز قطعی وکامل نیست مطابق بند یک ازماده 4عهدنامه مذکور در مدار قرار دادن سفاین حامل سلاح های هسته ای یاد یگرسلاح هایی که قدرت تخریبی عظیم دارند ممنوع است ازین قاعده -همانطور که قدرتهای بزرگ تفسیر نموداند-باید چنین نتیجه گرفت که قراردادن سلاح های کلاسیک در فضای ماورای جو مانعی ندارد.
اصل پنجم : صلاحیت قضائی دول نسبت به اجسامی کهبه فضا پرتاب میکنند
درماده 8قرارداد امور فضائی چنین نوشته شده است:«دولت متعهد پیمان که جسمیرا به فضا پرتاب مینماید صلاحیت قضائی کنترل آن جسم و سرنشینان و مسافر